هوش هیجانی کودک و بزرگسال ( Emotional Intelligence) که به طور مخفف EQ شناخته میشود، به توانایی شناسایی و مدیریت احساسات خود و احساسات دیگران اشاره دارد.
به طور معمول، هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و استفاده از آنها در فعالیتهایی مانند تفکر و حل مسائل اشاره دارد.
بسیاری از افراد اعتقاد دارند که تقویت هوش هیجانی ( EQ) مهمتر از تقویت ضریب هوشی (IQ) است، زیرا ممکن است کودک شما با IQ بالا بتواند شغل دلخواهش را پیدا کند اما با EQ بالا میتواند، موفقیت خود را در آن شغل تضمین کند.
کودکانی که EQ بالایی دارند، دوستان بیشتری پیدا میکنند و توانایی خوبی در مدیریت احساسات خود و دیگران دارند، این کودکان در آینده در محل کار بهتر عمل می کنند و رهبران خوبی میشوند.
همه این دلایل، باعث شده که تقویت هوش هیجانی، اهمیت زیادی برای والدین داشته باشد. به همین دلیل در ادامه این مقاله از فیکولند به بررسی هوش هیجانی پرداخته و با روشهای تقویت آن در کودک بیشتر آشنا میشویم.
مولفههای هوش هیجانی
هوش عاطفی یا احساسی معمولاً با چهار ویژگی خود مدیریتی، خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط تعریف میشود که در ادامه به معرفی دقیقتر هر یک از این موارد می پردازیم:
- خود مدیریتی، به معنای توانایی کنترل احساسات و رفتار خود است.
- خودآگاهی، شما احساسات خود و نحوه تأثیر آنها بر افکار و رفتار خود را میشناسید. شما نقاط قوت و ضعف خود را میشناسید، و اعتمادبهنفس دارید.
- آگاهی اجتماعی، به این معنی است، که شما همدلی دارید. شما میتوانید احساسات، نیازها و نگرانیهای دیگران را درک کنید، نشانههای عاطفی را دریافت کنید، ازنظر اجتماعی احساس راحتی کنید و پویایی قدرت را در یک گروه یا سازمان تشخیص دهید.
- مدیریت روابط، شما میدانید که چگونه با دیگران روابط خوبی برقرار کرده، و چگونه روابط خود را با آنها حفظ کنید. در برقراری ارتباط با دیگران واضح و صریح هستید، میتوانید برای دیگران الهامبخش باشید، بهخوبی در یک تیم کار کنید و تعارضات را مدیریت کنید.
ویژگیهای هوش هیجانی کودک
برخی از ویژگیهایی که در کودکان نشان دهنده هوش هیجانی (EQ ) بالا میباشد شامل موارد زیر است:
خودآگاهی به احساسات و هیجانات
کودکی با هوش هیجانی بالا ، اغلب از احساسات خود آگاهی دقیق و مشخصی دارد و میتواند احساسات را به خوبی بیان کند. به عنوان مثال، ممکن است در بیان احساسات خود به شما بگوید : “ناراحتم، چون نمیتونم با دوستام ارتباط خوبی بگیرم”، “خیلی خوشحالم، چون کنسول بازی خریدم”، “از مربی شنام عصبی ام، چون من رو یوهو تو آب رها کرد” و مواردی دیگر.
انگیزه بالای کودک
از آنجاییکه این گروه از کودکان نسبت به احساسات و خواستههای خودآگاهی بیشتری دارند ، با انگیزه بیشتر و جدیتر، تصمیمات خود را عملی میکنند.
خودکنترلی
کودکانی که EQ بالایی دارند، توانایی کنترل احساسات خود در شرایط دشوار و پر استرس را دارند. این کودکان در مقایسه با هم سن و سالهای خود کمتر واکنشهای پیش بینی نشده، بروز میدهند.این کودکان قبل از اینکه احساسی برخورد کنند، به احساس خود آگاه میشوند و زمان بیشتری را صرف تأمل و تفکر میکنند.
همدلی و درک متقابل بالا
همدلی به توانایی درکِ احساس و عواطف دیگران اشاره دارد، و همانطور که گفته شد، کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند احساسات دیگران را عمیق تر از همسنوسالان خود درک کنند. این کودکان به طور ویژه به احساسات دیگران توجه بسیار زیادی دارند و در برابر واکنشهای احساسی اطرافیانشان بسیار حساس هستند. این ویژگیها باعث میشود که این کودکان بتوانند بهتر از دیگران ارتباط برقرار کنند.
ابراز احساسات کودک
تلاش کنید به جای انکار احساسات کودک، آنها را درک کنید و به او اجازه بدهید که احساسات خود را بیان کند. در غیر این صورت، کودک ممکن است احساس کند برخی از احساساتش نامناسب هستند و اجازه بیان آنها را ندارد و در نتیجه تصمیم به سرکوب احساسات خود میگیرد.
اجازه دهید او احساس کند که هیجانات و احساساتش به طور کامل درک شدهاند و همانطور که او به احساسات دیگران توجه دارد، دیگران نیز به احساسات او توجه میکنند.
علاوه بر آگاهی درباره احساسات فرزند خود، باید کودک رو تشویق کنید تا در مورد احساساتش بیشتر صحبت کنه، تشویق کودک برای بیان احساسات میتونه به شکلی نامحسوس انجام بشه، به عنوان مثال:
” امروز کمی ناراحتی، اتفاقی تو مدرسه افتاده؟ اگه دوست داری میتونیم با هم صحبت کنیم”
درباره احساسات مختلف و معانی آنها در خانه با فرزندتون صحبت کنید تا یاد بگیرد که به احساسات، برچسبهای صحیحی بزند، از آنجاییکه توانایی کودک در تشخیص احساسات در خود، یک جنبه مهم EQ است، با شناخت احساس و به مرور زمان، کودک یادمیگیره چطور احساساتش (خشم، ناراحتی، دلشوره و …) رو بهتر مدیریت کنه.
حل مسئله از طریق بازی
بروز احساسات مختلف در کودک امری کاملا طبیعی است، اما عکس العملی که بعد از احساسات مختلف از کودک سر میزند ، میتواند مناسب نبوده و باعث ناراحتی و آسیب به اطرافیان، والدین و حتی خود کودک شود.
با پرورش مهارتهای حل مسئله، به کودک خود کمک کنید تا با احساساتاش کنار بیاید. بیان احساسات را به رفتارهای مناسب محدود کنید و به کودک خود آموزش دهید که چطور بعد از بروز احساسات اون رو کنترل کنند، میتوانید با کارهایی مانند بازی کردن با کودکان، این مهارت را در کودک خود تقویت کنید.
توانایی سازگاری با احساسات منفی
همانطور که بیان کردیم، نادیده گرفتن احساساتی مثل ترس و عصبانیت، باعث از بین رفتن احساسات نمیشود و به جای آن، احساسات درک نشده میتوانند به مشکلات حل نشده در ناخودآگاه کودک منجر شوند، که اونها به دنبال فرصتی برای بیان خودشان هستند.
به عنوان مثال کودکی که عصبی است و توسط والدین درک نمیشود، با لجبازی کودکانه و رفتارهایی مانند شکستن لیوان، کوبیدن در و… تلاش در بیان احساس خود به اطرافیان دارد، پس به جای نادیده گرفتن این احساسات با درک اون و رفتار مناسب به کودکان خود نحوه صحیح برخورد با احساسات منفی را آموزش دهید.
سخن آخر
در این مطلب توضیح دادیم که EQ چیست و چطور کمک میکند درک بهتری از احساسات خود و اطرافیان داشته باشیم. خودآگاهی، مدیریت بهتر هیجانات و احساسات از دیگر مشخصههای هوش هیجانی هستند. هوش هیجانی به طور قابل توجهی قابل آموختن است و با تربیت صحیح میتوان آن را پرورش داد.
منبع: ویکی پدیا