آموزش مرزگذاری به کودکان یعنی یاد دادن اینکه چه چیزی برایشان امن و قابل قبول است و چه چیزی نه، و همچنین چطور احترام به دیگران را رعایت کنند. به عبارتی دیگر، آموزش مرزگذاری به کودکان یعنی آنها بتوانند در مواقع لازم «نه» بگویند و همچنین تحمل «نه شنیدن» را داشته باشند.
این یک مهارت کلیدی برای افزایش اعتمادبهنفس، ایجاد روابط سالم و مدیریت احساسات است.
در موقعیتهای مختلف با او تمرین کنید
بهترین روش آموزش مرزگذاری به کودکان، تمرین این مهارت در موقعیتهای واقعی زندگی روزمره است. برای مثال:
- وقتی با دوستش دعوا میکند و او شوخی نامناسبی انجام میدهد، به کودک یاد بدهید که دوستانه بگوید: «این شوخی را دوست ندارم، لطفاً نکن.»
- در صف پارک منتظر است اما بچهای نوبت را رعایت نمیکند؛ به او آموزش دهید بگوید: «الان نوبت من است، تو بعد از من میتونی بازی کنی.»
- وقتی دوستی اسباببازیاش را بدون اجازه برمیدارد، به او بیاموزید بگوید: «باید اول ازم اجازه بگیری بعد برداری.»
این تمرینها بخشی از فرآیند آموزش مرزگذاری به کودکان است که باعث میشود در موقعیتهای مختلف احساس امنیت و قدرت در تصمیمگیری داشته باشند.
خودتان الگو باشید
کودکان از رفتار والدین خود میآموزند. اگر والدین خودشان درک درستی از مرزها نداشته باشند، آموزش مرزگذاری به کودکان دشوارتر خواهد شد. به مثالهای زیر توجه کنید:
- آیا مادر بدون اجازه گوشی پدر را برمیدارد؟
- آیا پدر به زمان و علایق مادر احترام میگذارد؟
در ارتباط با کودک نیز موضوعاتی مثل وادار کردن کودک به بوسیدن دیگران، خوردن غذا، یا پوشیدن لباسهای ناراحت، نمونههایی از نقض مرزهاست. با پرهیز از این رفتارها، مسیر آموزش مرزگذاری به کودکان را هموارتر کنید.
از کتاب و کارتون کمک بگیرید
فرصتهای یادگیری از طریق داستانها، کارتونها و کتابها را از دست ندهید. وقتی شخصیتهای داستانی با فشار یا بیاحترامی مواجه میشوند، از کودک بپرسید:
- فکر میکنی شخصیت چه احساسی داشت؟
- اگر جای او بودی چه میکردی؟
این گفتوگوها به تقویت تفکر و احساسات کودک کمک کرده و فرآیند آموزش مرزگذاری به کودکان را عمیقتر میکند.
نتیجهگیری:
آموزش مرزگذاری به کودکان نهتنها یک مهارت رفتاری، بلکه یکی از پایههای تربیت سالم و احترامآمیز است. با تمرینهای روزمره، رفتارهای الگویی و گفتگو درباره احساسات، میتوان این مهارت مهم را به فرزندان آموخت.
منبع: