آرام کردن کودک بدقلق و لجباز

وقتی آرام کردن کودک بد قلق و لجباز سخت می‌شود

چگونه با همدلی و آرامش، به آرام کردن کودک خود کمک کنیم؟


گاهی اوقات وقتی کودکی خسته و آشفته است و هنگامی که والدین در حال مراقبت از او هستند، همه چیز دشوار به نظر می‌رسد. گویی هر کاری که والد برای آرام کردم کودک خود انجام می‌دهند کافی نیست یا نتیجه‌ی معکوس دارد. کودک بدقلق میشود و گریه و قهر می‌کند، یا ناگهان به چیزی از روزش فکر می‌کند که ناراحتش کرده است. درست در لحظه‌ای که به نظر می‌رسد آماده‌ی خواب است، احساسات فروخفته‌اش فوران می‌کند.

در این موقعیت‌ها والدین معمولاً درمانده می‌شوند. همه چیز به نظرشان اشتباه می‌آید—آغوششان یا زیادی محکم است یا کافی نیست، لحنشان یا بلند است یا سرد، و هر حرکت ساده‌ای ممکن است باعث شود کودک به‌کلی از کنترل خارج شود. در واقع، آنچه در درون کودک در جریان است، ترکیبی از خستگی، فشار، و انباشت احساسات روزانه است که حالا می‌خواهد بیرون بریزد.

آرام کردن کودک عصبی و بدقلق

اما در همین لحظه‌هاست که والدین هم به راحتی از تعادل خارج می‌شوند. وقتی بزرگسال هم خسته یا مضطرب است، طبیعی است که نتواند آرام بماند و نمیتواند به آرام کردن کودک خود کمکی کند. با این حال، درست همین نقطه جایی است که آگاهی والدگری اهمیت پیدا می‌کند—توانایی دیدن موقعیت، شناخت احساس خود، و انتخاب پاسخ به‌جای واکنش.

بنر پروموت اپ

حضور آگاهانه در مواجهه با کودک آشفته و خسته ؛ بازگشت به مرکز خود

گاهی والدین احساس می‌کنند برایشان سخت است خود را آرام کنند تا بتوانند برای کودکشان حضور واقعی داشته باشند و به آرام کردن کودک خود کمک کنند. یکی از شیوه‌های مؤثر، بیان صادقانه و بدون قضاوت احساسات است.
والد می‌تواند با مهربانی به کودک بگوید:

«می‌دانم آن مهربانی‌ای را که نیاز داری بهت نمی‌دهم، اما می‌دانم به آن نیاز داری و دارم تمام تلاشم را می‌کنم تا آرام‌تر شوم و حضور بیشتری داشته باشم.»

چنین گفت‌وگویی به کودک پیام می‌دهد که والدش در تلاش است و احساس او را می‌بیند. این جمله نوعی مدل‌سازی عاطفی است؛ یعنی والد نشان می‌دهد که می‌توان احساس خستگی یا درماندگی را پذیرفت، بدون آنکه رابطه قطع شود.

گاهی هم لازم است والد چند لحظه از موقعیت فاصله بگیرد تا دوباره خود را تنظیم کند—مثلاً برای آوردن چای، رفتن به دستشویی، یا آوردن آب برای کودک. نکته‌ی مهم این است که والد هنگام خروج، اطمینان خاطر به کودک بدهد: «الان برمی‌گردم». این تأکید ساده باعث می‌شود کودک احساس رهاشدگی نکند و بداند که والد هنوز در دسترس است، حتی اگر برای چند دقیقه از اتاق خارج شود.


آرام کردن کودک در مواقعی که خسته، حساس یا زودرنج است

بیشتر والدین زمانی که کودک خسته و بداخلاق است، دچار استرس می‌شوند. در این شرایط کودک به‌سختی آرام می‌گیرد، سریع ناراحت می‌شود و کوچک‌ترین چیز می‌تواند به بحران تبدیل شود. چنین رفتارهایی به‌طور مستقیم روی احساس والد اثر می‌گذارد و آرام ماندن را دشوار می‌کند.

برای اینکه بتوان در چنین شرایطی آرام و مهربان باقی ماند، والد باید ابتدا به خودِ خسته و مضطربش توجه کند. اغلب فراموش می‌کنیم که تا زمانی که به خودمان نرمی نکنیم، نمی‌توانیم با کودکمان نرم و مهربان باشیم. شناخت استرس و نیازهای برآورده‌نشده‌ی خود، اولین گام در مسیر تنظیم رابطه با کودک است.

آرام کردن کودک عصبی

وقتی والد بتواند درون خودش را آرام کند، واکنش‌های کودک نیز تغییر می‌کند و به همین ترتیب میتواند به آرام کردن کودک خود کمک کند. در واقع، آرامش والد مانند وزنی متعادل‌کننده در رابطه عمل می‌کند؛ اضطراب کودک را نرم می‌کند و او را به احساس امنیت و آرامش بازمی‌گرداند.


یادگیری از بازخوردهای کودک

گاهی شنیدن بازخورد یا اعتراض کودک دشوار است به‌ویژه وقتی والد نیت خوبی داشته اما کودک ناراحت شده است. شنیدن اینکه «مامان/بابا، ناراحتم کردی» ممکن است باعث دفاعی شدن والد شود. با این حال، بخش مهمی از والدگری آگاهانه همین‌جاست: پذیرفتن حق کودک برای احساس داشتن.

پدر و مادری که می‌توانند بدون توجیه یا دفاع، به حرف کودک گوش دهند، در واقع پایه‌های اعتماد و صداقت را در رابطه می‌سازند.

«هرچه والد متعهدتر به شنیدن و پذیرفتن بازخورد کودک باشد، خطوط ارتباطی بازتر می‌مانند و احتمال تبدیل بازخورد به پرخاش کمتر می‌شود.»

کودک نیاز دارد بداند که می‌تواند احساسات خود را بیان کند، حتی اگر آن احساسات “منفی” به نظر برسند. چنین فضایی به او می‌آموزد که احساسات، درست یا غلط نیستند؛ فقط باید دیده و شنیده شوند، با این روش آرام کردن کودک بسیار آسان و در دسترس است.


وقتی کودک فقط می‌خواهد احساسش را بیرون بریزد

گاهی کودک در واکنش به رفتار والد می‌گوید: «من فقط باید ناراحتی‌ام را بیرون بریزم.» این جمله ساده بیانگر یک فرایند درونی سالم است—کودک یاد گرفته احساساتش را شناسایی کند و درباره‌شان حرف بزند. در اینجا نقش والد پذیرش و حضور است، نه اصلاح یا آموزش.
وقتی والدین فضای امنی برای ابراز احساسات فراهم می‌کنند، با این روش فضای امنی را برای آرام کردن کودک خود ایجاد کرده اند،و کودک یاد میگیرد در روابط آینده‌اش نیز صادق و آگاه بماند.


والدگری آگاهانه در عمل

در والدگری آگاهانه، هدف «کنترل کودک» نیست، بلکه «تنظیم خود» است. والد به جای تمرکز بر رفتار کودک، به درون خود نگاه می‌کند و سعی می‌کند از موضعی آرام و همدلانه پاسخ دهد.
این شیوه باعث می‌شود هم والد و هم کودک کمتر در چرخه‌ی خشم و ناامیدی گرفتار شوند و از این طریق به آرام کردن کودک و والد کمک میکند.

تاثیر والدگری آگاهانه در آرام کردن کودک بدقلق و عصبی

گاهی والد لازم است چند لحظه نفس بکشد، مکث کند یا حتی از موقعیت خارج شود تا از واکنش ناخودآگاه جلوگیری کند. این فاصله‌ی کوتاه فرصتی است برای بازگشت به حضور، و همان چیزی است که رابطه را نجات می‌دهد.


ارزش همدلی و مهربانی در آرام کردن کودک

به یاد داشتن اینکه صبر و همدلی ابزار واقعی آرامش هستند، کلید والدگری آرام است که تاثیر مهمی در آرام کردن کودک دارد. هرچه والد تجربه‌ی زنده‌تری از مهربانی با خود داشته باشد، راحت‌تر می‌تواند آن را به فرزندش منتقل کند. در مقابل، وقتی نیازهای عاطفی والد برآورده نشده باشند، ارزش مهربانی را فراموش می‌کند.
با این حال، حتی همین آگاهی از دردِ نیازهای برآورده‌نشده، می‌تواند یادآور شود که نمی‌خواهد فرزندش نیز چنین احساسی را تجربه کند.


اجازه دادن به احساس خشم در روابط نزدیک

کودکانی که اجازه دارند از والدینشان عصبانی شوند، کمتر دچار کینه و دلخوری‌های انباشته می‌شوند. آن‌ها یاد می‌گیرند که رابطه می‌تواند هم امن باشد و هم صادق.
وقتی والد با همدلی به شکایت یا ناراحتی کودک گوش می‌دهد، در ذهن کودک تصویری شکل می‌گیرد از والدی که می‌فهمد، همراه است، و از احساسات نمی‌ترسد و این مورد به آرام کردن کودک کمک بسیاری می‌کند.

برعکس، بسیاری از بزرگسالان امروز هنوز در درون خود تصویری از نارضایتی یا سرزنش والدینشان دارند؛ همان ترسی که باعث می‌شود از بیان احساسات دوران کودکی‌شان خجالت بکشند یا احساس گناه کنند. بخش زیادی از درمان‌های روان‌درمانی در بزرگسالی، بازنگری در همین احساسات سرکوب‌شده است.


هدیه‌ی بزرگ: حقِ داشتن احساسات منفی

دفعه‌ی بعدی که کودکی از شما بازخوردی می‌دهد که شنیدنش سخت است، به یاد بیاورید این رفتار تنها برای آرام کردن کودک نیست بلکه شما در حال دادن هدیه‌ای بزرگ به او هستید—حقِ داشتن و ابراز احساسات واقعی.
پذیرفتن احساسات منفی به کودک یاد می‌دهد که خشم یا ناراحتی نشانه‌ی بدی نیست؛ بلکه بخشی از زندگی عاطفی سالم است که نیاز به دیده شدن دارد.

حق داشتان احساسات منفی

ما همه می‌خواهیم در خانواده احساس صلح و نزدیکی کنیم، و رسیدن به این آرامش بدون عبور از احساسات سخت ممکن نیست. اجازه دادن به بیان آزادانه‌ی ناراحتی‌ها، همان چیزی است که مسیر ارتباط را زنده، شفاف و صادق نگه می‌دارد.


سخن پایانی

والدگری آگاهانه یعنی دیدن خود و کودک با مهربانی. یعنی شناخت لحظاتی که خسته‌ایم و انتخاب پاسخ به‌جای واکنش. یعنی یاد گرفتن اینکه آرامش، نتیجه‌ی کنترل نیست، بلکه حاصل حضور است.

در نهایت، هیچ کودکی به والد کامل نیاز ندارد؛ او فقط به والدی نیاز دارد که حاضر باشد، گوش دهد و دوباره بازگردد.


منبع:

Genevieve Simperingham, When Children Seem Hard to Please, The Peaceful Parent Institute
https://www.peacefulparent.com/children-seem-hard-please/

نظرات

نظر خودتون رو درباره این مقاله با ما به اشتراک بذارید…